Sunday, December 4, 2011

لز زوری من با خواهرم

سلام.من ساناز هستم.24 سالمه.یه خواهر کوچکتر از خودم  دارم که 22 سالشه.من گاهی اوقات با دوستانم لز می کنم.یه روز که بعد از دیدن یه فیلم لزبین بدجوری حشری شده بودم.سه تا از دوستامم که باهاشون لز میکردم در دسترس نبودن.من و خواهرم لیلا، خونه تنها بودیم.اون تو اتاقش خوابیده بود.آروم در اتا قشو باز کردم و کنارش دراز کشیدم.یه تاپ نیم تنه سفید و یه شورت سفید پاش بود.یه دختر سبزه با موهای مشکی و چشمای عسلی.اون خیلی زیبا بود و کمی خجالتی.آروم دستمو رو پاهاش میکشیدم که بعد از چند دقیقه بیدار شد.گفتم: بیدار شدی؟ گفت: آره دیگه.تو اینجا چه کار می کنی؟! گفتم: اومدم تورو ببینم.و بعد با شدت بیشتری پاهاشو مالیدم.پاهاشو عقب کشید.گفتم: نترس، بزار ارضات کنم. داد کشید: نه خوشم نمیاد.من چندبار خواهش کردم ولی اون خیلی سریع فریاد کشید که نه نمی خوام.منم از اتاقش بیرون رفتم و از انبار از این طناب هایی که باهاش بازی می کنیم اوردم.با قیچی اونو به چند قسمت تقسیم کردم.برگشتم به اتاقش دیدم رو تختش دراز کشیده و با موبایلش ور میره.موبایلو از دستش گرفتم و دستشو به تخته تخت بستم.سعی کرد با لگد زدن به من وچنگ گرفتنم منو منصرف کنه ولی من هم خیلی سریع بودم و هم قوی تر از اون. با سرعت، دست بعدی و دوتا پاهاشو به سه گوشه دیگه تخت بستم.مرتب داد میکشید، با یه پارچه دهنشو بستم تا دیگه صدای دادش شنیده نشه.ولی اون به کارش ادامه میداد هرچند دیگه صداش شنیده نمیشد.چون دستو پاشو بسته بودم، نمی تونستم لباساشو در بیارم.با قیچی لباساشو پاره کردم و کامل لختش کردم.یک تن سبزه ملوس.کسش هم کاملا تمیز و بدون مو بود.راستی من هم تنم یه تاپ با یه شلوارک بود.لباسای خودمو در نیوردم.زبونمو به گردنش چسبوندم و لیسیدم.و بعد شروع به خوردن گردنش کردم.با همه وجود میخوردم و لیس میزدم.بعد کم کم رسیدم به پستوناش.با نوک زبونم به ممه هاش زدمو کمی لیسیدمشون و بعد شروع کردم به مکیدن.سعی کردم کامل داخل دهنم بکنم.اون دیگه ساکت شده بود، فکر کنم داشت لذت میبرد.دور تا دور سینه هاشو لیس زدم وخوردم. با دهنم یه سینشو می خوردم و با دستم اون یکیو میمالیدم.بعد از اون شروع کردم به بوسیدن تنشو اومدم پایین.به نافش که رسیدم زبونمو دور نافش چرخوندمو کمی لیس زدم.بعد رسیدم به کسش و اول کمی دستمو روی کسش کشیدم.صدای آهشو از زیر اون پارچه احساس میکردم.لای دوپاش نشستم، لبهای کسشو باز کردم و با انگشتم با هاش ور رفتم و انگشتمو داخل و بیرون کردم و بعد شروع کردم با زبون باهاش بازی کردن.با ولع تمام لیسیدم.یه مدتی کامل لیسیدمشو بعد رفتم و از اتاقم ساق شلواریمو اوردم.لولش کردم و از سوراخ کسش آروم آروم وارد کردم.صورتش قرمز شده بود و مدام چشماشو میبستو پارچه رو گاز میگرفت.ساق رو کامل داخل کردم و بعد با دهنم سینشو مکیدم و با دستم کسشو مالیدم.این کارو یه مدتی ادامه دادم و بعد ساق رو دراوردم و لیسیدمش.و چندبار کسشو بوسیدم. بعد روناشو لیسیدمو پشت سر هم بوسشون کردم و همینطور پاهاشو بوسیدم و اومدم پایین تا رسیدم به نوک پاشبه صورتش نگاه کردم، دیدم آرومه.رضایتو تو چشماش میدیدم.آروم پاهاشو باز کردم و پارچه هم از دهنش دراوردم. لای پاهاش نشستم و دوتا پاشو گذاشتم رو شونه هام.هیچ حرکتی نکردکف یکی از پاهاشو لیسیدم، یه لبخند زد.کف اون یکی پاش هم لیسیدم، چشماشو بست و آروم گفت ادامه بده.خوشحال شدم، خوشش اومدهانگشتای پای راستشو کردم داخل دهنم و با ولع لیسیدمشون و چند بار پشت هم بوسش کردمو بعد از اون با پای چپش همین کارو کردمو بعدش دوباره رفتم سراغ سینه هاش و شروع کردم خوردن سینه هاش و مالیدنشون.گفت: دستامو باز کن دیگه.دستاشو باز کردم و انگشتای دستشو لیسیدمو چندبار بوسیدمشون بعد رفتم روش.شورتمو در اوردمو کسمو به کسش چسبوندمو همینطور که کسمو به کسش میمالیدم، ازش لب میگرفتم .دورتا دور لبشو لیسیدم.زبونامونو کردیم تو دهن همدیگه و کلی حال کردیم.بهش گفتم برگرد و اون گفت: چرا؟ گفتم کار نداشته باش و برگشت.ژل مخصوصو به کونش مالیدم.گفت: نکن.طاقتشو ندارم.گفتم: بالشو گاز بگیر و کارت نباشه.بالشو گاز گرفتو چشماشو بست.اول آروم انگشتمو وارد کونش کردم ،مقاومت کرد.چندتا سیلی محکم به کونش زدم تا راه باز کرد و بعد با فشار بیشتری انگشتمو بالا پایین کردم.اون همچنان زور میزد.سریع رفتم و یک خیار نازک از آشپزخونه اوردم و با فشار زیاد وارد کونش کردمو بالا پایین میکردم.خیلی بهش فشار اومده بود ولی بعد عادت کردخیارو در اوردمو کونشو مالیدم.بعد لیسیدمشو یه گاز کوچولو ازش گرفتم.بعد به طرف جلو برگردوندمش.گفت: با اینکه ناراحتم از اینکه زوری این کارو کردی ولی خوب بود.حالا دیگه بسه برو.گردنشو بوسیدمو از اتاقش خارج شدم.از اون روز به بعد هر وقت که میخواد ارضا شه به من میگه و من کامل ارضاش میکنم.